عوامل وریشه های بیداری اسلامی در قرآن کریم (3)


 

نويسنده:محرم علی خلیلی
منبع : اختصاصي راسخون



 

آیه های بیداری:
 

قرآن کتاب بیداری است. آیات متعددی قرآن کریم، حدیث بیداری و بصیرت است، اما برخی صریح و مستقیم بیداری اسلامی را سخن می‌کند و برخی دیگر نیز به صورت غیر مستقیم بر این مطلب دلالت دارد، یعنی از ارزشی سخن می‌کند که لازمه آن هوشیاری و بیداری است، مثلا انسان را دعوت به تعقل، تفکر و یا تدبر می‌کند، انسان را مسئول اعمال خودش می‌داند، و... که هرکدام بیداری لازم را می‌طلبد.

الف دعوت به تعقل، تفکر وتدبر:
 

الف 1- فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتی وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (113)
نکات بیدار کننده آیه شریفه :
1. قدرت وعظمت پروردگار.
2. مسئله معاد.
3.کار های خداوند و خصوصا غضب آن (که آیه شریفه بازگو کننده غضب خداوند بر بنی اسرائیل است، که بدلیل پرسش‌ها و بهانه گیری‌های زیاد و بی مورد، برآن ها اعمال کرد) بدون دلیل و حکمت نیست.
الف 2- کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (114)
خداوندکریم آیات آفاقی و انفسی خویش برای بشر نمایاند، تا در باره آن‌ها تعقل کنند، اما بی تردید تعقل توأم با درک و فهم می‌باشد که اولین پیامد آن بیداری انسان خواهد بود.
الف 3 - وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (115)
دنیا و آخرت دو طرف زندگی انسان است، هر چند هیچ تضادی بین دنیا و آخرت نیست، اما اگر انسان شناخت و آگاهی درست از دنیا نداشت باشد، دنیا می‌تواند انسان‌ها را از نعمات جاودان اخروی محروم کند. قرآن کریم بیدارگر انسانی در موارد متعدد هشدار داده است که مبادا دنیا بیدرای شما را بگیرد و شما را بخواب غفلت فرو برد که در نتیجه از زیان کاران خواهید بود (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُون) (116) دنیا در تفکر اسلامی، مقدمه و یا مزرعه جهان آخرت است، و یا دربرخی موارد از آن به عنوان راه یا پل عبور انسان بسوی آخرت تعبیر شده است. بهر صورت انسان بیدار و آگاه هیچ گاه بجای مسکن و مآوای اصلی خویش خود را گرفتار پل و یا راه نمی‌کند. از آن جهت که درک و فهم این مطلب نیازمند بیداری و بصیرت است، قرآن کریم آن را با بیان بسیار واضح و قابل فهم، به عنوان بازی و سرگرمی توصیف می‌کند، زیرا بازی‌ها و سرگرمی‌ها در متن زندگی حقیقی جایگاهی ندارد، بلکه برای مدتی کوتاه لذت بخش ومفرح است.
الف 4- لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ کِتاباً فیهِ ذِکْرُکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (117)
آیه مبارکه فوق، با صراحت تمام، قرآن را کتاب بیداری می‌داند، اما وظیفه انسان در برابر آن، تعقل و تدبر است، تا بتواند بیداری گری آن را درگ کند، و اگرنه، مانند کفار جاهلی که در قلوبشان مهر زده بود هیچ تأثیر نخواهد داشت. (118) بگفته سید جمال: «قرآن واقعی و زنده، تنها آن چیزی است که از دل و زبان مردم زنده در می‌آید و در دل مردم زنده دل و عامل به آن قرار می‌نشیند» (119)
الف 5- أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (120)
در برخی موارد عدم بصیرت و بیداری، انسان را نه تنها به غفلت و خسران، بلکه به حماقت واضح می‌کشاند، آیه مبارکه جریانی بیدارگر توحید حضرت ابراهیم را خاطر نشان می‌کند که: «فریاد زد آیا شما معبودهای را می‌پرستید که کوچک‌ترین سودی برای شما ندارد و یا اندک زیانی نمی‌تواند به شما وارد کند (قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُکُمْ شَیْئاً وَ لا یَضُرُّکُم) (121) چنانچه مردم بیدار باشند، و به زنگ‌های بیدارگر تاریخ حضرت ابراهیم گوش دهند، می‌دانند که این معبودها، قدرت سخن گفتن ندارند، شعور ندارند، درک ندارند، نه می‌توانند از خود دفاع کنند، و نه می‌توانند بندگان را به حمایت خود بخوانند، بنابراین پرستش چنین معبود های جز حماقت اسمی دیگر نمی‌توان برآن گذاشت.»
الف 6- وَ هُوَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (122)
ذهن انسان بیدار، همیشه چالش‌ها و مجهولات زندگی را به پرسش می‌گیرد، آیه مبارکه فوق، در ضمن که خالق هستی را معرفی می‌کند، دو موضوع بزرگ را برای بیداری انسان‌ها انتخاب می‌کند، واز آن‌ها در خواست می‌کند در مورد این دو موضوع تعقل و تفکر کنید! زیرا مسئله مرگ و حیات و یا شب و روز از مسائل بزرگ زندگی انسان است، که چگونه انسان زنده می‌شود و یا چگونه می‌مرد، و یا اینکه شب و روز چگونه بوجود می‌آید؟ اما ذهنی که بیدار نیست، و در دریای متلاطم غفلت غرق است، مسائل مرگ و حیات و یا شب روز برای او مطرح نیست، و او همان طوری که از نعمات دنیا نمی‌تواند به خوبی استفاده کنند، در آخرت نیز از نعمات الهی محروم خواهند بود، در آنجا هر چند آرزوی برگشت در دنیا را داشته باشند، تا دنیا را با بیداری تجربه کنند، اما سودی نخواهد داشت؛ و بسیاری از آیات دیگر، تعقل، تدبر و تفکر را وسیله بیداری دانسته‌اند، برای مطالعه بیشتر به آیات زیر می‌توان مراجعه کرد: حدید 17، اعراف 176، روم 21، زمر 42، جاثیه 13، حشر 21، نساء 82 و سوره مبارکه محمد آیه 24 .

ب آیات که دلالت بر ظلم ستیزی می‌کنید:
 

ظلم ستیزی یکی از اساسی‌ترین برنامه‌های اجتماعی، سیاسی، نظامی و عقیدتی اسلام است که برای عموم مسلمانان به عنوان یک وظیفه قطعی بیان می‌کند. قرآن کریم در آیات متعدد در مورد ظلم سخن می‌کند، قباحت آن را بیان می‌کند، پیامد های ظلم را بازگو می‌کند (123) و وظیفه مسلمین، و جایگاه ظالم (124) را در دنیا و آخرت (125) بیان می‌کند. اما آنچه که جامعه و فرهنگ بیدار، پویا و پیشرو اسلامی و انسانی را به خطر می‌اندازد رکون و تکیه به ظالم است که در این آیه مورد بحث قرار گرفته است:
وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُون (126)
فلسفه تحریم رکون به ظالمان وظلم ستیزی در قرآن.
1- تکیه بر ظالمان باعث تقویت آن‌هاست و تقویت آن‌ها باعث گسترش دامنه ظلم و فساد و تباهی جامعه‌ها است
2- تکیه بر ظالمان در فرهنگ فکری جامعه تدریجا اثر می‌گذارد و زشتی ظلم و گناه را از میان می‌برد و مردم را به ستم کردن و ستمگر بودن تشویق می‌نماید.
3- اصولا تکیه و اعتماد بر دیگران که در شکل وابستگی آشکار گردد، نتیجه‌ای جز بدبختی نخواهد داشت تا چه رسد به اینکه این تکیه‌گاه ظالم و ستمگر باشد.
1. یک جامعه پیشرو و پیشتاز و سربلند و قوی، جامعه‌ای است که روی پای خود بایستد
2.یک جامعه مستقل و آزاد، جامعه‌ای است که از هر نظر خودکفا باشد و پیوند و ارتباطش بادگران، پیوندی بر اساس منافع متقابل باشد، نه بر اساس اتکاء یک ضعیف بر قوی، این وابستگی خواه از نظر فکری و فرهنگی باشد یا نظامی یا اقتصادی و یا سیاسی، نتیجه‌ای جز اسارت و استثمار ببار نخواهد آورد، و اگر این وابستگی به ظالمان و ستمگران باشد، نتیجه‌اش وابستگی به ظلم آن‌ها و شرکت در برنامه‌های آن‌ها خواهد بود. (127)
ج آیات جهاد و استراتژی‌های قرآنی برای بیداری اسلامی:
بی تردید این شبهه همواره از سوی منافقین و معاندین دین مقدس اسلام مطرح شده است، که اسلام چرا بجای منطق و استدلال به خشونت و شمشیر متوسل می‌شود؟ حقیقت این است که اسلام همواره حافظ بیداری انسان‌ها است. که در سایه آن بیداری اعتقادات، باور، عزت و غرور انسان‌ها محفوظ باشد. علیرغم آنکه آیات متعدد دعوت به منطق و استدلا و مجادله احسن دارد، اما گاهی لجاجت طرف مقابل بگونه ای است که منطق و استدلال کار ساز نیست. او به هر وسیله ممکن در پی تسلط بر مقدرات و سرنوشت انسان‌ها است. تاریخ بشریت فرعون‌ها و نمرود های را در خاطر دارد که با تمام توان تلاش کردند تا بیدار گران الهی که منافع آن‌ها را به مخاطره می‌انداخت، را از سر راه بر دارند. در اینجا اسلام و قرآن به دفاع از بیداری و حفظ آن جهاد را پیشنهاد می‌کند. که اولا حیات و نجات خویش را تضمین نمایند که این ویژگی به تمام موجودات سرایت می‌کند: «اصولا جهاد یکی از نشانه‌های موجود زنده است و یک قانون عمومی در عالم حیات است، تمام موجودات زنده اعم از انسان و حیوان و گیاه، برای بقای خود، با عوامل نابودی خود در حال مبارزه‌اند» (128) و ثانیا بتواند باور های خویش را پاسبانی کنند. به تعبیری دیگر دینی که در برابر سرنوشت انسان‌ها خود را مسئول بداند، و برای تمام زوایای زندگی آن‌ها نظر و برنامه داشته باشد، نمی‌تواند دکترین جهاد را نداشته باشد.

فلسفه واقسام جهاد:
 

اگر گفته شود فلسفه جهاد، پاسبانی از حیات و بیدار انسان‌های، تعریف تام وکامل از جهاد است. در ذکر اقسام جهاد این نظریه دفاع و تقویه می‌شود.

الف- جهاد برای خاموش کردن فتنه‌ها
 

دین اسلام جهانی است، دستورها و برنامه‌هایی برای سعادت و آزادی و تکامل و خوشبختی و آسایش انسان‌ها طرح کرده است، و پیامبران خود را موظف ساخته که این دستورها را به مردم ابلاغ کنند؛ و از طرف دیگر احاد مردم نیز حق دارند که این پیام جهانی را بشنود و نسبت به آن تصمیم بگیرند. حال اگر کسانی بخواهند آن‌ها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صدای منادیان راه خدا به گوش جان آن‌ها برسد و از قید اسارت و بردگی فکری و اجتماعی آزاد گردند طرفداران این برنامه حق دارند برای فراهم ساختن این آزادی از هر وسیله‌ای استفاده کنند.

ب- جهاد دفاعی
 

در تفکر اسلامی انسان متشکل از جسم روح است، و در حفظ و بقاء هرکدام مسئولیت دارد. نه تنها اسلام بلکه تمام قوانین آسمانی و بشری به این اجازه را به انسان می‌دهد که از حیات و عقیده خویش دفاع کند، یعنی اگر بر شخصیت و حیات یک فرد یا جامعه هجوم برده شود، آنها می‌توانند قرآن کریم و تمام قوانین آسمانی حق می‌دهد برای دفاع از خویشتن به پا خیزد و آنچه در قدرت دارد به کار برد، و از هر گونه اقدام منطقی برای حفظ موجودیت خویش فروگذار نکند. این نوع جهاد را، «جهاد دفاعی» می‌نامند.

ج- جهاد برای حمایت از مظلومان:
 

تفکر اسلامی وقرآنی، جامعه انسانی را امت واحده می‌خواند. (بنی آدم اعضای یک پیکرند) بنا براین سرنوشت مشترک دارند. (چو عضو بدرد اورد روزگار دیگر عضوها را نماندقرار) جهاد برای حمایت از مظلومان نیز با این فرضیه مطرح و قابل دفاع می‌شود. به این ترتیب، قرآن در آیه 75 سوره نساء از مسلمانان می‌خواهد که هم در راه خدا و هم مستضعفان مظلوم، جهاد کنند با توجه به اینکه در آیه قید و شرطی نیست، این مظلومان و مستضعفان در هر نقطه جهان، باشند، بقیه در برابر دفاع از آن‌ها مسئول هستند؛ و ممکن است این دفاع به جهاد منتهی شود.

د- جهاد برای محو شرک و بت پرستی
 

اسلام آزادی عقیده را محترم می‌شمرد و هیچ کس را با اجبار دعوت به سوی این آیین نمی‌کند، به همین دلیل به اقوامی که دارای کتاب آسمانی هستند، فرصت کافی می‌دهد که با مطالعه و تفکر آیین اسلام را بپذیرند، و اگر نپذیرفتند، با آنها به صورت یک «اقلیت هم پیمان» (اهل ذمه) معامله می‌کند. در عین حال نسبت به شرک و بت پرستی، سختگیر است زیرا: شرک و بت پرستی نه دین است و نه آیین و نه محترم شمرده می‌شود، بلکه یک نوع خرافه و انحراف و حماقت و در واقع یک نوع بیماری فکری و اخلاقی است که باید به هر قیمت که ممکن شود آن را ریشه‌کن ساخت.

ج - آیه های جهاد:
 

ج 1- الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ به غیرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّه وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ به بعضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ (129) در این آیات به دو قسمت مهم از فلسفه‌های جهاد اشاره شده است: نخست جهاد «مظلوم» در برابر «ظالم و ستمگر» که حق مسلم طبیعی و فطری و عقلی او است که دست به اسلحه برده، و دست آلوده ظالم را از حقوق خود کوتاه کند. دیگر جهاد در برابر طاغوتهایی است که قصد محو نام خدا را از دل‌ها و ویران ساختن معابدی که مرکز بیداری افکار است دارند. (130) بی تردید استکبار جهانی در پی یغما بردن سرمایه های جامعه انسانی است، اما قبل از آن لازم است چشم وگوش جامعه را ببندد تا بتواند با خیال راحت کارش را انجام دهد؛ و یکی از مکان‌های که به جامعه بیداری می‌بخشد، و در آن مبارزه و نحوه مبارزه با استکبار مطرح می‌شود، جای است که در آن ذکر خداوند جاری است. از این رو استکبار جهانی قبل از همه مساجد را هدف می‌گیرند.
ج 2- «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً» (131)
آیه مبارکه پشتوانه قسم سوم از اقسام جهاد است.
ج 3- وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمین. (132)
آیه مبارکه فوق، قسم چهارم از اقسام جهاد را شامل می‌شود، که توضیح وتطبیق آن گذشت.

د قرآن و مسئولیت پذیری انسان:
 

در تفکر اسلامی، سرنوشت انسان بدست خود انسان‌ها رقم می‌خورد. پیروزی و شکست آن‌ها معلول قضا و قدر جبری نیست، بلکه معلول مجاهدت‌ها و یا سستی و تنبلی، خود آن‌هاست؛ منتها همیشه افرادی بوده‌اند که به خاطر معصیت و آلودگی در گناه، تنبل، عدم احساس مسئولیت، ترس، شکست‌های سیاسی و اجتماعی و... به قضا و قدر الهی پناه برده‌اند و این چنین وانمود می‌کنند که عامل نیرومندی، فوق اراده آن‌ها، بی‌اختیار آن‌ها را به این صحنه‌ها کشانیده است. هرچند بحث قضا و قدر بحث عمیق ودقیقی است که از حوصله این جستار خارج است، اما برای اثبات مسئولیت انسان نسبت به سرنوشت خود، به حدیثی معروفی از امام علی (ع) اکتفا می‌کنیم. إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَدَلَ مِنْ عِنْدِ حَائِطٍ مَائِلٍ إِلَی حَائِطٍ آخَرَ فَقِیلَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ تَفِرُّ مِنْ قَضَاءِ اللَّهِ فَقَالَ أَفِرُّ مِنْ قَضَاءِ اللَّهِ إِلَی قَدَرِ اللَّهِ عَز وَ جَل (133) این حدیث اشاره به این حقیقت است که تا قانون علیّت که منتهی به فرمان خداست، نباشد دیوار شکسته، سقوط نخواهد کرد؛ امّا همان خداوند به من عقلی داده که آن خود یک حلقه از سلسله قانون علیّت است و یک عامل بازدارنده در برابر این گونه حوادث؛ منتها دیوار، عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلی سقوط می‌کند، امّا من می‌توانم به قدر الهی پناه ببرم یعنی با عقل خود محلّ نشستن خویش را چنان اندازه‌گیری کنم که اگر دیوار سقوط کند روی من نیفتد، پناه بردن از قضا به قدر چیزی جز این نیست. (134)

آیاتی که انسان را نسبت به سرنوشتش مسئول می‌داند:
 

آیات متعدد قرآن کریم وجود دارد که انسان را نسبت به اعمال و رفتارش مسئول می‌داند. مسأله آزادی اراده و استفاده از تلاش و کوشش و سعی و جهاد را اساس موفّقیّت انسان در پیشبرد هدف‌ها معرّفی نموده است.
بی تردید بیداری و بصیرت شرط اول تمام مسئولیت‌های انسانی است. یعنی قبل از آنکه خداوند انسان را مسئول خلق کند، آن‌ها را بیدار آفریده است تا بتواند در قبال سرنوشت خویش حساس و مسئول باشد.
1. «کُلُّ نَفْسٍ به ما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ»؛ (135)
2. «وَ کُلُّ امْرِیٍ به ما کَسَبَ رَهیِنٌ»؛ (136)
3. «وَ أَنْ لَیْسَ لِلإنْسانِ إلَّامَا سَعَی (137)»
4. «إنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا به قومٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأنْفُسِهِمْ» (138)
5. «ذلِکَ بِأنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِّعْمَةً أنْعَمَهَا عَلَی قَومٍ حَتَّی یُغَیِّروُاْ مَا بِأنفُسِهِمْ» (139)
د آیاتی که صریحا قرآن کریم را کتاب بیداری می‌خواند:
ج 1. إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمین (140) و «وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ» (141)
دونکته قابل یاد آوری است:
الف قرآن کتاب بیداری است برای همه جهانیان و برای جماعتهای مختلف، و نژادها و امت‌های گوناگون.
ب: از آن جهت که موضوع بیداری در قرآن به کرات مطرح شده است، در این آیه مبارکه از ادات حصر استفاده شده است، (قرآن جز کتاب بیداری نیست)
ج 2. هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُ (142)
باتوجه به سیاق آیه کریمه، پیامبر اکرم (ص) می‌خواهد، «قرآن کتاب بیداری» را به خداوند نسبت دهد، یعنی خداوند این کتاب را، کتابی بیداری خوانده است.
ج 3.فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعیدِ (143)
آیه مبارکه قرآن را وسیله بیداری می‌خواند. خداوند به پیامبرش می‌فرماید تو بوسیله قرآن، آنهای را که از تهدید خداوند می‌ترسند بیدار کن.
ج 4- قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی (144)
خدای سبحان بعد از آنکه فرمود ایمان محض و توحید خالص بسیار عزیز الوجود و اندک است، و هر کسی بدان نمی‌رسد، با اینکه ایمان و توحید، حق و حقیقت صریح و واضحی است که آیات آسمان‌ها و زمین بدان دلالت می‌کنند، اینکه رسول خدا (ص) را مامور نموده تا راه خود را اعلام بدارد، و آن عبارتست از دعوت به چنین توحیدی، دعوتی که از روی بصیرت است. (145)
ج 5- لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَةً وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَة (146)
قرآن کریم در برخی آیات خویش داستان و یا برهه‌ها و حوادث تاریخی را بازگو می‌کند، اما قرآن کتاب تاریخ و داستان نیست بلکه هدف آن فقط بیداری انسان‌ها است که از حوادث تاریخی پند گرفته وبیدار باشند.
با توجه با جامعیت و کمال دین مقدس اسلام، جوامع اسلامی، روابط اجتماعی و استراتژی‌های نظامی و سیاسی خود را بر آموزه های دین مقدس اسلام استوار می‌سازند. بیداری اسلامی یکی از استراتژی‌های بوده که در زمانه و زمینه های متعدد و متفاوت به منصه ظهور رسیده اما همگی ملهم از آموزه های قرآنی اسلامی بوده است. از این رو قرآن کریم بدلیل داشتن آیات استکبار ستیز و اثرات و پیامد های که از زمان نزول به بعد داشته است، به عنوان کتاب بیدرای خوانده می‌شود. علیرغم دسیسه های استکبار، برای تحریف و انحراف بیداری اسلامی، اما این جریان هرچند با فراز و فرود همراه بوده ولی مسیر خویش را پیموده است. زیرا خداوند با فرستادن رسولان خویش، و مصون نگهداشتن قرآن کریم به عنوان کتاب بیداری، زمینه بیداری را فراهم کرده و سنت خویش را نیز برآن نهاده است که نور خویش را در پهنه گیتی بگستراند، هرچند کسانی آن را دوست نداشته باشند

پي نوشت ها :
 

1. رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلا (آل‌عمران/191) بار الها! این‌ها را بیهوده نیافریده‌ای
2.الحشر/ 23 و خدایی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست، از هر عیب منزّه است، به کسی یتم نمی‌کند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندی شکست‌ناپذیر که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح می‌کند، و شایسته عظمت است؛ خداوند منزّه است از آنچه شریک برای او قرار می‌دهند! (23)
3.لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِم (آل‌عمران /164) خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگی بخشید] هنگامی که در میان آن‌ها، پیامبری از خودشان برانگیخت
4.وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ به لسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُم (إبراهیم /4) ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم؛ تا (حقایق را) برای آن‌ها آشکار سازد
5.مثلا وقت که فرعون مردم را به استضعاف واستعمار می‌کشاند چنانکه قرآن حکایت می‌کند (إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدین) (القصص/ 4) فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود؛ گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت؛ او به یقین از مفسدان بود! خداوند به موسی وبرادرش هارون دستور می‌دهد که: (اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی) (طه/ 43) بسوی فرعون بروید؛ که طغیان کرده است! واین نمونه از ظلم ستیزی واستکبار ستیزی رسولان الهی بوده است.
6.وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تحت‌ها الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (النساء/ 13) و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، (و قوانین او را محترم بشمرد)، خداوند وی را در باغهایی از بهشت وارد می‌کند که همواره، آب از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن می‌مانند؛ و این، پیروزی بزرگی است! (13)
7.آل‌عمران / 103
8.همان جا
9. وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُدیً وَ رَحْمَةً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمینَ (نحل/89) و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است! وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَل (سوره اسراء/ 89) ما در این قرآن، برای مردم از هر چیز نمونه‌ای آوردیم (و همه معارف در آن جمع است) وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ (سوره انعام/59) هیچ تر و خشکی وجود ندارد، جز اینکه در کتابی آشکار [در کتاب علم خدا] ثبت است. برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: کوثر، جعفر یعقوبی، ج 6، ص 194-201
10.سوره روم/ 7 - آن‌ها فقط ظاهری از زندگی دنیا را می‌دانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند!
11.َهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ – الأعراف/179(آن‌ها دل‌ها [عقل‌ها] یی دارند که با آن) اندیشه نمی‌کنند، و نمی‌فهمند؛ و چشمانی که با آن نمی‌بینند؛ و گوشهایی که با آن نمی‌شنوند؛ آن‌ها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراه‌تر! اینان همان غافلانند
12.فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَکَ جَدَداً وَاضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهَاوِی وَ الضَّلَالَ فِی الْمَغَاوِی (صبحی صالح، صفحه‌ی 213، خطبه 153) بابصیرت کسی است که بشنود وبیندیشد، نگاه کند وببیند، ازعبرت ها بهره برد، آن گاه راه های روشن را بپیماید، وبدین ترتیب از افتادن در پرتگاه دوری می‌کند.
13.بیداری اسلامی، چشم انداز آینده وهدایت آن (مجموعه مقالات هفدمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی/ تهیه وتنظیم معاونت فرهنگی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی،1384، ج 1، ص 217)
14.همان، ص 218
15.همان، ص 219
16.سوره ابراهیم / 24 و 25 - آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است!؟ هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد؛ و خداوند برای مردم مثل‌ها می‌زند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)!
17.تفسیر نمونه، ج 10، ص: 332
18.الحجر/9 (ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما به طور قطع نگهدار آنیم)
19.البقرة/23 و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید
20.سوره اسراء/88 «اگر انسان‌ها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد هر چند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند.»
21.النساء/82 اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می‌یافتند.
22.بیداری اسلامی؛ چشم انداز آینده وهدایت آن، ج 1، ص 35
23.استعمار درلغت به معنای طلب آبادانی کردن، آبادانی خواستن ودر فرهنگ سیاسی تسلط مملکتی قوی بر مملکتی ضعیف به قصد استفاده از منابع طبیعی و نیروی انسانی افراد آن با تظاهر به منظور آبادی ورهبری مردم آن به سوی ترقی است. «دکتر معین، فرهنگ فارسی معین، چاب سوم، امیر کبیر»
24.بقره / 11 و 12 - و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح کننده‌ایم»! آگاه باشید! این‌ها همان مفسدانند
25.القصص/41
26.هود/98 روز قیامت پیشاپیش قومش می‌رود و آنان را به آتش درمی‌آورد، و [دوزخ] چه ورودگاه بدی برای واردان است
27.آل‌عمران / 103
28.همان جا
29.یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثی بِالْأُنْثی فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْ‌ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدی بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ * وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (سوره مبارکه بقره/ 178 و 179) ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد)، باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد) و او [قاتل] نیز، به نیکی دیه را (به ولی مقتول) بپردازد (و در آن، مسامحه نکند) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت؛ و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید.
30.برگزیده تفسیر نمونه، ج 1، ص 555
31.یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ* إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُون (سوره مبارکه مایده / 90 و 91 ) ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شراب و قمار و بت‌ها و ازلام [نوعی بخت‌آزمایی]، پلید و از عمل شیطان است، از آن‌ها دوری کنید تا رستگار شوید! شیطان می‌خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید)، خودداری خواهید کرد!؟
32.سوره تکویر/ 8 (وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ، بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ) (و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود: «به کدامین گناه کشته شدند»!؟) موءودة «از ماده» وأد « (بر وزن وعد) به معنی دختری است که زنده در زیر خاک دفن شده، بعضی گفته‌اند ریشه آن به معنی ثقل و سنگینی است، و چون این دختران را در گور دفن می‌کنند و خاک به روی آن‌ها می‌ریزند، این تعبیر درباره آنها به کار رفته است. (تفسیر نمونه، ج 26، ص: 17)»
33.الأنعام/ 151 وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ (بگو: «فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آن‌ها را روزی می‌دهیم؛»)
34.النحل/58 و 59 (وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ* یَتَواری مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُون) (در حالی که هر گاه به یکی از آن‌ها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش) از فرط ناراحتی سیاه می‌شود؛ و به شدّت خشمگین می‌گردد؛ به خاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری می‌گردد (و نمی‌داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند!؟ چه بد حکم می‌کنند! .
35.سوره حجرات/ 13 (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم) (گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست)
36.سوره نحل/ 97 «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم؛ و پاداش آن‌ها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد)»
37.نساء/ 32 «لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْن» مردان نصیبی از آنچه به دست می‌آورند دارند، و زنان نیز نصیبی.
38.برگزیده تفسیر نمونه، ج 2، ص، 57
39.سوره نحل/ 19- 23 (أَ فَرَأَیْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّی*وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْری*أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی*تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضیزی*إِنْ هِیَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدی) (به من خبر دهید آیا بتهای «لات» و «عزّی»، و «منات» که سوّمین آن‌هاست) دختران خدا هستند!؟، آیا سهم شما پسر است و سهم او دختر!؟ (در حالی که به زعم شما دختران کم ارزش‌ترند!)، در این صورت این تقسیمی ناعادلانه است!، این‌ها فقط نامهایی است که شما و پدرانتان بر آن‌ها گذاشته‌اید (نامهایی بی‌محتوا و اسمهایی بی مسمّی)، و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده آنان فقط از گمانهای بی‌اساس و هوای نفس پیروی می‌کنند در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آن‌ها آمده است!
40.البقرة/163 (و خدای شما، خداوند یگانه‌ای است، که غیر از او معبودی نیست)
41.الأنعام /100(آنان برای خدا همتایانی از جنّ قرار دادند، در حالی که خداوند همه آن‌ها را آفریده است؛ و برای خدا، به دروغ و از روی جهل، پسران و دخترانی ساختند؛ منزّه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف می‌کنند! )100
42.رهبافتی به منظومه فکری حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، ص 272 آ
43.آیت الله خامنه ای در دیدار وزیر علوم روسای دانشگاه‌ها، 17/10/1383، منبع: رهبافتی به منظومه فکری حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، ص 273
44.پیام آیت الله خامنه ای برای مسیحیان ومسلمانان جهان، 7/10/ 1370؛ منبع: رهبافتی به منظومه فکری حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، ص 269
45.رهبافتی به منظومه فکری حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، ص 257
46.تهاجم فرهنگی، محمد تقی مصباح یزدی؛ تحقیق ونگارش عبدالجواد ابراهیمی، موسسه فرهنگی آموزشی امام خمینی، قم، 1378، ص 41
47.النساء/141 (و خداوند هرگز بر [زیانِ] مؤمنان، برای کافران راه [تسلّطی] قرار نداده است)
48.البقرة /12 (پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد)
49.الرعد/11 خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند
50.یونس/ 35 (بگو: «آیا از شریکان شما کسی هست که به سوی حقّ رهبری کند؟» بگو: «خداست که به سوی حقّ رهبری می‌کند» پس، آیا کسی که به سوی حقّ رهبری می‌کند سزاوارتر است مورد پیروی قرار گیرد یا کسی که راه نمی‌یابد مگر آنکه هدایت شود؟ شما را چه شده، چگونه داوری می‌کنید؟)
51.البقرة/11 و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح کننده‌ایم»!
52.بیداری اسلامی؛ چشم انداز اینده وهدایت آن، ج 1، ص 470
53.روح‌الامینی، محمود، زمینه فرهنگ‌شناسی، پویایی و پذیرش، چاپ سوم، تهران: انتشارات عطار،1372؛ ص 17، به نقل از: به نقل از: ادوارد تایلور 1، فرهنگ ابتدایی
54.پانوف، میشل و میشل پرون، فرهنگ مردم‌شناسی، ترجمه‌ی علی‌اصغر عسکری خانقاه، انتشارات ویس، تهران،1368، ص 103
55.روسک، جوزف، و رولندوارن، مقدمه جامعه‌شناسی، ترجمه بهروز نبوی و احمد کریمی، انتشارات کتابخانه فروردین چاپ سوم، تهران: 1369؛ ص 10
56.همانجا
57.قیصی‌زاده، یونس، 1363؛ سخنی درباره فرهنگ، اطلاعات علمی، 16 آبان
58.روح‌الامینی، محمود، زمینه فرهنگ‌شناسی، پویایی و پذیرش، ص 110
59.تهاجم فرهنگی، محمد تقی مصباح یزدی، ص 42
60.صحیفه امام، ج 15، ص 243
61.صحیفه امام، ج 15، ص 243
62.تهاجم فرهنگی، محمد تقی مصباح یزدی، ص 56
63.بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 73 ص 350، باب 67 جوامع مناهی النبی ص و متفرقات‌ها... ص: 32
64.برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: مبانی انسان شناسی درقرآن، عبدالله نصری، موسسه تحقیقاتی وانتشاراتی فیض کاشانی، (بی جا) 1372، ص 255 .
65.مائده/5 امروز همه پاکیزه‌ها برایتان حلال شد، و نیز طعام کسانی که اهل کتابند برای شما حلال، و طعام شما برای آنان حلال است
66.ممتحنه، /8 (این فرمان تنها مربوط به کفاریست که شما را بیرون کردند و با شما جنگیدند) و اما آنهایی که چنین نکردند خدا شما را از احسان به آنان و رفتار عادلانه با ایشان نهی نکرده زیرا خدا عدالت‌کاران را دوست می‌دارد.
67.عنکبوت/ 46 - با اهل کتاب جز به روشی که از همه نیکوتر است مجادله نکنید، مگر کسانی از آنان که ستم کردند؛ و (به آن‌ها) بگویید: «ما به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و شما نازل شده ایمان آورده‌ایم، و معبود ما و شما یکی است، و ما در برابر او تسلیم هستیم!» (46)
68.رهبافتی به منظومه فکری حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، ص 252
69.البقرة/120(هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، )تا به طور کامل، تسلیم خواسته‌های آن‌ها شوی، و از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی
70.البقرة/ 121- کسانی که کتاب آسمانی به آن‌ها داده‌ایم [یهود و نصاری] آن را چنان که شایسته آن است می‌خوانند؛ آنها به پیامبر اسلام ایمان می‌آورند؛ و کسانی که به او کافر شوند، زیانکارند.
71.النور/21 ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از گامهای شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش می‌سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد! و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمی‌شد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‌کند، و خدا شنوا و داناست!
72.تفسیر نمونه، ج 14، ص، 413
73.صحیفه امام، ج 21، ص 195
74.صحیفه امام، ج 20، ص 329
75.سوره قصص/ 4 - فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت او به یقین از مفسدان بود!
76.مذهب قادیانی، منسوب به میرزا غلام احمد خان قادیانی، از قادیان پنجاب (متوفای 1908) در سال 1900 میلادی رسما پا به عرصه ظهور گذاشت. این فرقه در پنجاب، افغانستان وایران پیروانی یافت. بنیان گزار این مکتب، کتابی بنام «برهان‌های احمد» منتشر ودر آن ادعا کرده است که حضرت مهدی است. این فرقه در مسائلی چون خاتمیت، مهدویت و جهاد با اسلام اختلاف شدید دارد. (اندیشه نوین اسلامی در رویا روی با استعمار غرب، محمد بهی/ حسین سید، استان قدس رضوی، مشهد، شرکت به نشر، 1377، ص 38-41)
77.اسلام از دیدگاه دانشمندان جهان، علی آل اسحق خوئینی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، قم، 1370، ص 43
78.بیداری اسلامی؛ چشم انداز آینده وهدایت آن، ج 1، ص 38
79.بیداری اسلامی؛ چشم انداز آینده وهدایت آن، ج 1، ص 472
80.الإنصاف فی النص علی الأئمة ع با ترجمه رسولی محلاتی، متن‌عربی، ص: 131 (هر آینه کلید علم، سؤال و پرسش است)
81.النحل/43 (اگر نمی‌دانید، از آگاهان بپرسید)
82.صبحی صالح، صفحه‌ی 280، خطبه 189
83.بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 1، ص 197 (علم و دانش) مانند خزینه‌ها و گنج‌ها است، و کلیدها (ی آن‌ها) سؤال و پرسش است، پس خدا شما را رحمت کند (بیامرزد، آنچه را نمی‌دانید) بپرسید، زیرا چهار کس را در علم و دانش اجر و مزد می‌دهند: پرسنده، و گوینده، و شنونده، و دوست دارنده
84.البقرة: 215 (از تو سؤال می‌کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: «هر خیر و نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق می‌کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر کار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است) لازم نیست تظاهر کنید، او می‌داند
85.البقرة/ 189 (در باره «هلالهای ماه» از تو سؤال می‌کنند بگو: «آن‌ها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگیِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است»)
86.الأنعام/97 او کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریکیهای خشکی و دریا، به وسیله آن‌ها راه یابید! ما نشانه‌ها (ی خود) را برای کسانی که می‌دانند، (و اهل فکر و اندیشه‌اند) بیان داشتیم!
87.البقرة / 217 (از تو، در باره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال می‌کنند بگو: «جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهم‌تر از آن اس»)
88.اقتباس از: تفسیر نمونه، ج 2، ص: 112
89.البقرة: 219 (در باره شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: «در آن‌ها گناه و زیان بزرگی است و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد (ولی) گناه آن‌ها از نفعشان بیشتر است؛ و از تو می‌پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از ما زاد نیازمندی خود.» اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن می‌سازد، شاید اندیشه کنید! )219
90.المفردات فی غریب القرآن، ص: 298
91.البقرة/ 220
92.البقرة/ 222
93.المائدة/4
94.الأعراف/187
95.الأنفال /1
96.الإسراء / 85
97.طه: 105
98.الزمر/18 سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آن‌ها پیروی می‌کنند.
99.الْعَالِمُ به زمانهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِث «آنکه نسبت به زمان خود داناست، گرفتار امور اشتباه انگیز ومایه گمراهی نمی‌شود» (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، علامه مجلسی، اسلامیه، تهران) بی تا ج 75، ص 269
100.الزمر/9 بگو: «آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟»
101 البقرة/151 (همان‌گونه) که با تغییر قبله، نعمت خود را بر شما کامل کردیم، رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم؛ تا آیات ما را بر شما بخواند؛ و شما را پاک کند؛ و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد؛ و آنچه را نمی‌دانستید، به شما یاد دهد.
102.الحیاة، اخوان حکیمی/ احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی - تهران، 1380 ش. ج 1، ص 86(اندیشیدن وفکر کردن، بربینائی تو می‌افزاید، وپند مایه ای برای تو فراهم می‌آورد)
103.الأنفال/29 ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیله‌ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرار می‌دهد.
104.البقرة/282 از خدا بپرهیزید! و خداوند به شما آگاهی وبیداری می‌دهد
105.جزوه بیداری اسلامی پژوهش گاه بین المللی المصطفی، پژوهشکده انقلاب اسلامی، (تاریخ سخنرانی، 21/2/ 1387)
106.الحشر/2 پس عبرت بگیرید ای صاحبان چشم!
107.یوسف/106 و بیشتر آن‌ها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرکند!
108.الأنبیاء/22 اگر در آسمان و زمین، جز «اللَّه» خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می‌خورد)
109.البقرة/29 اوست آن کسی که آنچه در زمین است، همه را برای شما آفرید
110.الجاثیة/13 و آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد
111.هود/26 (که جز خدا را نپرستید)
112.فاطر/10 کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود می‌کند، و عمل صالح را بالا می‌برد
113.البقرة / 73 (سپس گفتیم: «قسمتی از گاو را به مقتول بزنید! (تا زنده شود، و قاتل را معرفی کند) خداوند این گونه مردگان را زنده می‌کند و آیات خود را به شما نشان می‌دهد شاید اندیشه کنید!»)
114.البقرة/242 (این چنین، خداوند آیات خود را برای شما شرح می‌دهد شاید اندیشه کنید)
115.الأنعام / 32(زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست! و سرای آخرت، برای آن‌ها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمی‌اندیشید!؟)
116.المنافقون/9 (ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند! )
117.الأنبیاء /10 (ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکّر) و بیداری شما در آن است! آیا نمی‌فهمید؟
118.خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیم - البقرة/7 (خدا بر دل‌ها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آن‌هاست) درجای دیگر می‌فرماید: تِلْکَ الْقُری نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبائِها وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَما کانُوا لِیُؤْمِنُوا به ما کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلی قُلُوبِ الْکافِرینَ (7) الأعراف/ 101 (این‌ها، شهرها و آبادیهایی است که قسمتی از اخبار آن را برای تو شرح می‌دهیم؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند؛ )ولی آن‌ها چنان لجوج بودند که به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند، ایمان نمی‌آوردند! این گونه خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه، حس تشخیصشان را سلب می‌کند)
119.سید جمال الدین اسد آبادی واندیشه های او، سید مرتضی مدرسی چهار دهی ص 166
120.الأنبیاء/ 67 (اف بر شما و بر آنچه جز خدا می‌پرستید! آیا اندیشه نمی‌کنید) و عقل ندارید؟
121.سوره انبیاء/ 66
122.المؤمنون / 80 (و او کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند و رفت و آمد شب و روز از آن اوست آیا اندیشه نمی‌کنید؟)
123.وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُون (النحل/ 113) پیامبری از خودشان به سراغ آن‌ها آمد، او را تکذیب کردند؛ از این رو عذاب الهی آن‌ها را فراگرفت در حالی که ظالم بودند! درجای دیگر می‌فرماید: وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُون (القصص /59) ما هرگز آبادی‌ها و شهرها را هلاک نکردیم مگر آنکه اهلش ظالم بودند!
124.لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْ‌ءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ (آل‌عمران /128) هیچ گونه اختیاری (در باره عفو کافران، یا مؤمنان فراری از جنگ)، برای تو نیست؛ مگر اینکه (خدا) بخواهد آن‌ها را ببخشد، یا مجازات کند؛ زیرا آن‌ها ستمگرند.
125.إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ظَلَمُوا لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ طَریقاً (النساء/168) کسانی که کافر شدند، و (به خود و دیگران) ستم کردند، هرگز خدا آن‌ها را نخواهد بخشید، و آنان را به هیچ راهی هدایت نخواهد کرد، درجای دیگر آمده است: ثُمَّ قیلَ لِلَّذینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ به ما کُنْتُمْ تَکْسِبُون (یونس /52) سپس به کسانی که ستم کردند گفته می‌شود: عذاب ابدی را بچشید! آیا جز به آنچه انجام می‌دادید کیفر داده می‌شوید!؟
126.هود/ 113 و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید!
127.اقتباس: تفسیر نمونه، ج 9، ص/ 262 و 263
128.تفسیر نمونه، ج 2، ص 26
129.حج / 40 (همان‌ها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند) و از آیینش دفاع نمایند یاری می‌کند خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
130.تفسیر نمونه، ج 14، ص 115
131.سوره نساء/ 75- «چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که (بدست ستمگران) تضعیف شده‌اند پیکار نمی‌کنید، همان افراد (ستمدیده‌ای) که می‌گویند: خدایا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند بیرون ببر، و برای ما از سوی خود، ولیی قرار ده، و برای ما از سوی خود یار و یاوری معین فرما».
132.و با آن‌ها پیکار کنید! تا فتنه (و بت پرستی، و سلب آزادی از مردم)، باقی نماند و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آن‌ها نشوید! زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست.
133.التوحید للصدوق، شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، 1398 ق، ص 369 ترجمه: (علی علیه السلام از کنار دیوار شکسته و کجی برخاست، پرسیدند از قضای الهی فرار می‌کنی؟ فرمود: از قضای الهی به «قدر» او پناه می‌برم).
134.اقتباس: پیدایش مذاهب، آیت الله مکارم شیرازی، ص 31 و 32
135.مدثر/ 38 - (آری) هر کس در گرو اعمال خویش است
136.طور/ 21- هر کس در گرو اعمال خویش است
137.نجم / 39- و این که برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست
138.رعد / 11- خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آن که آنان آن چه در خودشان است تغییر دهند
139.انفال / 53 - این به خاطر آن است که خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی‌دهد جز آن که آن‌ها خودشان را تغییر دهند
140.ص/87 این (قرآن) تذکّری برای همه جهانیان است؛ (87)
141. القلم / 52 (در حالی که این) قرآن جز مایه بیداری برای جهانیان نیست!
142.الأعراف/ 203 «این قرآن و آیات نورانیش وسیله بیداری و بینایی از طرف پروردگار است»
143.ق/45 پس بوسیله قرآن، کسانی را که از عذاب من می‌ترسند متذکّر ساز (وظیفه تو همین است)!
144.یوسف/ 108 (بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم»)
145.ترجمه المیزان، ج 11، ص: 379
146.الحاقة/12 تا آن را وسیله تذکّری برای شما قرار دهیم و گوشهای شنوا آن را دریابد و بفهمد.

منابع:
1. قران کریم
2.استراتژی وحدت دراندیشه سیاسی اسلام، احمد موثقی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، قم، ج 1، 1370
3.اسلام از دیدگاه دانشمندان جهان، علی آل اسحق خوئینی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، قم، 1370
4.اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، حمید عنایت/ بهاالدین خرم شاهی، انتشارات خوارزمی، تهران، 1389
5.اندیشه نوین اسلامی در رویا روی با استعمار غرب، محمد بهی/ حسین سید، استان قدس رضوی، مشهد، شرکت به نشر، 1377
6.بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، علامه مجلسی، اسلامیه، تهران (بی تا)
7.بیداری اسلامی، چشم انداز آینده وهدایت آن (مجموعه مقالات هفدمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی/ تهیه وتنظیم معاونت فرهنگی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی،1384)
8.بیداری اسلامی، سید قطب، ترجمه وتقدیم صباح زنگنه، تهران، اطلاعات، 1374.
9.بیداری وبین الملل اسلامی، ابوالفضل خوش منش، قم، موسسه بوستان کتاب، 1388
10.ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ش
11.ترجمه تفسیر جوامع الجامع، مترجمان، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1377 ش
12.تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش
13.تفسیر نور، قرائتی محسن، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، 1383 ش
14.التوحید للصدوق، شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، 1398 ق
15.تهاجم فرهنگی، محمد تقی مصباح یزدی؛ تحقیق ونگارش عبدالجواد ابراهیمی، موسسه فرهنگی آموزشی امام خمینی، قم، 1378
16.الحیاة، اخوان حکیمی/ احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی - تهران، 1380 ش
17.رویکرد دینی به مسئله وحدت و هم گرایی، محمد منصور نژاد، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1387
18.رهیافتی به منظومه فکر حضرت امام خمینی ورهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، جمعی ازمحققان، مرکز بین المللی ترجمه ونشر المصطفی (ص)، 1389
19.زمینه فرهنگ‌شناسی، پویایی و پذیرش، روح‌الامینی، محمود، انتشارات عطار، چاپ سوم، تهران، 1372
20.سرآغاز نواندیشی معاصر، مقصود فراستخواه، شرکت سهامی انتشار، تهران، 1374
21.سید جمال الدین اسد آبادی واندیشه های او، سید مرتضی مدرسی چهار دهی، پنجم، چابخانه سپهر، تهران.
22.سیدجمال الدین اسدآبادی ونهضت بیداری اسلامی، مجموعه مقالات کنگره بین المللی سید جمال الدین اسدآبادی، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، 1383
23.شرح نهج البلاغه، صبحی صالح، موسسه دارالهجره، قم، (بی تا)
24.صحیفه امام خمینی(ره)
25.فرهنگ مردم‌شناسی، پانوف، میشل و میشل پرون، ترجمه‌ی علی‌اصغر عسکری خانقاه، انتشارات ویس، تهران،1368
26.الکافی، شیخ کلینی، اسلامیه، تهران، 1362 ش
27. مبانی انسان شناسی درقرآن، عبدالله نصری، موسسه تحقیقاتی وانتشاراتی فیض کاشانی، (بی جا) 1372
28.مجموعه آثار شهید مطهری، انتشارات صدرا، تهران، 1378
29.نقش سید جمال الدین اسد آبادی در بیداری مشرق زمین، محمد محیط طباطبائی، کلبه شروق، تهران: نشر سماط، 1379